دیشب موقع برگشتن خونه حرف این بود با همسر که داره ماه می تموم میشه ، برای ماه جدید تو لیست کارهامون تو سه تا کار جدید بذاریم و از این حرفاااااا
ی دفعه به همسرم گفت همیشه وقتی اسم ماه می می اومدش حس طراوت و شادابی می کردم و فک می کردم بهترین ماه ساله ماه می اردیبهشت خودمون یکی هستند .......... ولی موضوعی که الان پیش اومده در اوج فصل سرمای خانمان سوز اینجا من همچنان ماه می رو به همون زیبایی و قشنگی می بینم اصلا انگار نه انگار که اینجا اخرین روزهای پاییزی و داره زمستون استخونسوز از راه میرسه
بعدش به همسرم میگم وقتی بهت میگند الان خرداده و شهریور ماه موعد فلان چیزه کاملا برات سنس داره موضوع ولی وقتی بهت میگند ماه جون هستی و سپتامبر عملا هیچ سنسی نداری باید ماه ها رو با انگشت بشماری.........
و خیلی چیزهای دیگه که برات دازنت میک سنس ........................
اقا من ی دوست که نه ی آشنایی دارم که در واقع خانم دوست همسرم هستش
این خانم از روزی که ما باهاش آشنا شدیم کلا با اینکه سن کمی داره ولی خیلی مثله آدم بزرگا حرف میزنه( منظورم اینه خودش رو خیلی بزرگ میدونه و فک می کنه با هر گسی هر جوری بخواد میتونه برخورد بکنه) حالا همه این حرفهای تو پرانتزی بمونه کنار
این خانمه دقیقا سال گذشته همین موقع تو زندگی شون خیلی اتفاق های عجیب و غریبی افتاد که کل زندگی شون رو یکبار کاملا فروختند................ بماند
حالا همسره من برای همسر اوشون کار درست کرده ، من هم به این خانم که دستم بشکنه کاش پیغام نمیزدم با هیجان خوبی ، خوشی؟؟ راضی هستید؟؟ جا بجا میشید برای کار همسرت؟؟
اقا این ی جوری با من حرف زدش که دلم میخواست تا دو ساعت گریه بکنم از دستش
ی جوری وانمود کردش که اصلا به تو چه و تو چه کاره هستی و از این چیزهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خلاصه خواستم بگــــــــــــــــــــــم به هر کسی که تو کانتکت لیستتون انلاین هستش پیغام ندید چون این ها واقعا شعور برخورد کردن و حال و احوال کردن ندارند
اقا من چند وقتی عاشقه صبونه شدم
یعنی همیشه بودم ولی این دورانی که من ازش یاد می کنم اصلا ی چیزی دیگه هستش، یعنی اگه صبونه نخورم همه جونم می لرزه
حالا از صبونه هام بگم من هر روز باید دو تا تخم مرغ بخورم نیمرو ، املت ، آبپز فرقی نداره اصلا ولی من اگه تخم مرغ نخورم داغون میشم انگار که هیچ چی نخوردم
بعد از همه اینا که با محدودیت ها اعمال شده از طرف اینجانب با حداکثر دو تا نون تست میخورم
میرسم بخوردن آبمیوه معروفم این آبمیوه پایه اصلیش لیموترشه ی روز بهش آب پرتغال اضافه می کنم ی روز دونه انار میریزم توش، ی روز گریپ فروت ، به کسی نگید بعضی روزها من توش ماست میریزم بالیموترش و اب میخورم بهش هم میگم دوغ غزاله ای اینقدر به من این سر صبحی می چسبه ، البته همسرم از بعضی هاش خوشش میادش
خلاصه این هم ابتکارات شف غزاله در عرصه انواع آبمیوه و اسموتی هستش دیگــــــــــــــــــه
حالا دلم صبونه میخوادش اونم املت مفصل سه تا تخم مرغ ، پنیر پارمیزان، چیکن استریپ به همراه اسموتی توت فرنگی وای چه شود
مدیونیـــــــــــــــــــــد اگه فک کنید من شکمو هستم
اااااااااااااااااااااااااااهه
ی ااااااااااااااااااه عمیق از ته دلم برمیادش
این همه تو اون بلاگفا نوشتم تو این چند سالش به کنار این همه تو این چند ماه نوشته بودم و میخواستم انتشار بدمشون به زودی که یهو ترکیدش
اخه این چه کاری حداقل قبلش ی خبری به ادم بدن تا بتونی ی کپی برای خودت داشته باشی ازش
این رو چند روز پیش دوستم غزی معرفی کردش که بلاگ اسکای داره
من به این امید گه بتونم حداقل پرشین بلاگ رو فعال کنم ی چند وقتی هی ایمیل بازی کردم تا رمز از یاد رفته رو بدست بیارم که نشد که نشد
بهر حال کوچ می کنیم اینجا ولی خیلی دلم برای اون پست های اخرم که هنوز تیک دار موندن تنگه ، خیلی زیاد